معنی تاقچه قدیمی
حل جدول
گویش مازندرانی
لبه ی تاقچه
فارسی به آلمانی
Bord (n), Einlegeboden (m), Regal (n)
لغت نامه دهخدا
قدیمی. [ق َ] (ص نسبی) دیرینه وکهنه. (ناظم الاطباء). || سال دیده. پیر.
فرهنگ فارسی هوشیار
در تازی نیامده (افزونی یا ء بر قدیم درست نیست) (با یا ء مصدری و بمعنی مصدری استعمال آن صحیح است) باستانی کهنه (صفت) دیرینه کهن، سالدیده پیر. توضیح کلمه قدیمی. . . و امثال آن اگر با یا ء مصدری و بمعنی مصدری استعمال شود صحیح است مانند قدیمی بودن کتاب دلیل اهمیت آنست اما اگر با یا ء الحاق و بمعنی وصف مطلق بکار رود مثل کتاب قدیمی - بمعنی کتاب کهنه - غلط است و بجای آن قدیم باید نوشته شود دوست قدیم کتاب قدیم.
فرهنگ معین
دیرینه، کهنه، سال دیده، پیر. [خوانش: (~.) [ع.] (ص نسب.)]
فرهنگ واژههای فارسی سره
کهن، باستانی، کهنه، پارینه، دیرین، دیرینه
کلمات بیگانه به فارسی
کهن، باستانی، کهنه
مترادف و متضاد زبان فارسی
باستانی، عتیق، کهنسال، کهنه،
(متضاد) جدید، نو
معادل ابجد
673